باریک تر از موی سرت گردن ما بود
سه شنبه, ۲۲ تیر ۱۳۹۵، ۱۱:۱۵ ب.ظ
باریـک تَـر از مویِ سَـرت ، گـردن مـا بـود
آن روز ، کـه مـو هـایِ تـو در باد رَهـا بـود
جَـنـگـی شـده بِـیـن مَـن و مـو هـای بُـلنـدَت
در خانه میانِ مـَن و تـو صُلح و صَفا بود
از عِـشـق چـه تَـصـویـر جَـدیـدی بِـنـویـسـم
چشمانِ تو مربوط به این حاشیه ها بود
لَـبخـند زدی ، قـالـبِ شـِعـرِ من عَـوض شُـد
در شِـعر من اِنگـار ، اَلَـم شَـنـگـه بـه پـا بـود
تـقدیـر مَن این بـوده کـه دَرگـیر تـو باشـم
در فـالِ مـن اِحسـاسِ تـو از غِـیر جُـدا بود
بـِـسـیـار شَـبـیـهـی تـو بـه بَـرنـامـه ی کـودک
آن دُخـتـرکِ مَـزرعـه داری کـه " حَـنـا " بـود
به به خودم که لذت بردم شما رو نمیدونم باید نظر بدید معلوم بشه سپاسگذارم دوستان
اصلا ادم شعر که میخونه روحش تازه میشه.
ممنون بابت این شعرهای زیبا
یاعلی